چکیده
سیاست گذاری درست در یک سرزمین می تواند از تحقیقات علمی راه بجوید و آموزه های فرهنگی سرزمین را اعتلا بخشد و یااینکه این دو را بفرساید و بسوی زوال برد. آموزه های فرهنگی نیز می تواند سیاست گذاری ها را در یک کشور بحران « اصلاح کرده، جایگاه تحقیقات علمی را ارتقا دهد. آنچه در این مقال بحث و واکاوی می شود، آسیب شناسی در بامه خشک و نیمه خشک ایران طی دهه های اخیر در آینه تحقیقاتی است که در تراز جهان و ایران انجام » کم آبی شده اند. نتایج میگوید در حوزه سیاست گذاری، الگوی توسعه قطبی به تشدید بحران کم آبی و افزایش مصرف آب در حوزه های شهری و هدر رفت آب در حوزه کشاورزی و حتی صنعت انجامیده است. شواهد نشان می دهد که در بستر توسعه قطبی، امکانات پژوهشی و حتی آموزشی صرف بررسی و کمک به اجرای سیاست های افراطی و بی فرجام مانند سدسازی های بی رویه در مناطق خشک ونیمه خشک و انتقال آب از حوزه های مرطوب و بارورسازی ابرها می شود و فنون
و مهارت های بوم آوردِ جستجو و انتقال و نیز باورهای بهره برداری احترام آمیز و صرفه جویانه از آب چاه ها، چشمه ها، نهرها و رودها زوال می یابد. پس شایسته است در عصر بازپیدایی تاثیرگذاری ایران بر جهان از پسِ انقلاب اسلامی، ادامه بحران کم آبی را مسیری تاریک بدانیم که تنها با ترکیب یافته های تحقیقی و فرهنگ بومی، می توان کشور را از آن عبور داد نه با رویه های تقلیدی کنونی.
کلیدواژهها
موضوعات