چکیده
با توجه به ماهیت پیچیده و پویای شهر، همواره انتقاداتی به طرحهای جامع شهری از لحاظ نظری و محتوایی وارد میشد. لذا طرحهای راهبردی بهعنوان الگوی جایگزین طرح های مذکور مد نظر قرار گرفت اما در اجرا و عمل با موانعی رو به رو شد. در این راستا مطالعه حاضر به بررسی موانع طرحهای راهبردی در ایران با تأکید بر دیدگاه نگرشی دانشی میپردازد. روش پژوهش - توصیفی - تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات و داده ها، پیمایشی کتابخانه ای می باشد. روش نمونه گیری به صورت غیراحتمالی در دسترس است. تعداد نمونه شامل 01 نفر از اساتید و پژوهشگران متخصص در این زمینه است. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد و از آمار استنباطی (آزمون فریدمن) برای رتبه بندی موانع شناسایی شده، استفاده شد. نتایج نشان داد، از مهمترین موانع در عامل نگرشی، ترس از تغییر، عدم آمادگی در برابر تغییر، از دست دادن جایگاه می باشند. و از مهمترین موانع در عامل دانشی، شکاف میان علم و دانش، توضیح ناکافی به کارکنان درباره دانش، نیاز به آموزش بود. همچنین نتایج آزمون ها، نشان داد که موانع نگرشی دانشی، در راستای تغییر رویکرد جامع به راهبردی، وضعیت منفی و نامطلوب را نشان می دهند. با توجه به نتایج حاصل از آزمون فریدمن عامل نگرشی دانشی از بین سایر عوامل بر تغییر رویکرد به راهبردی نقش کلیدی تری دارد.
کلیدواژهها
موضوعات