چکیده
امروزه مفاهیم فلسفی چون حق به شهر و عدالت فضایی در برنامهریزی شهری مورد توجه بوده و بر تأمین دسترسی همگانی به خدمات شهری و کمک به عدالت فضایی تأکید دارند. در مطالعه حاضر مؤلفههای موثر بر خدمات شهری ناسایی شده است. روش مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی با رویکرد آمیخته و استراتژی نظریه داده بنیاد ارائه گردیده است. جامعه آماری مطالعه شامل دو بخش کمی و کیفی است. بخش کیفی شامل متون حوزه برنامهریزی شهری با رویکرد حق به شهر و عدالت فضایی و بخش کمی نظرات متخصصان نظام برنامهریزی به منظور تست مدل مورد توجه بوده است. متغیر اصلی پژوهش، تدوین الگوی حق به شهر و متغیر وابسته توزیع خدمات شهریاست. 9 مولفه اصلی مستقل نشأت گرفته از حق به شهراحصاء گردید. براساس نتایج، پاردایم حاکم بر طرحهای شهری که مبتنی بر کمیگرایی با تأکید بر فلسفه تجربهگرایی بوده است از موانع اصلی تحقق حق به شهر در طرحهای شهری ایران بوده است. متغیرهای فرهنگی، شرایط اقتصادی، اندیشه سیاسی، حکمروایی، و حق به شهر، دیگر متغیرهای اثرگذار این مطالعه هستند. شایان ذکر است رابطه معکوس این متغیرها با توزیع خدمات و تولید فضا نشان میدهد که متغیرهای مربوطه در مواردی تضاد با روندهای برنامهریزی در طرحهای شهری ایران تعیین شدهاند. همچنین رابطه شرایط اجتماعی با تولید فضا و توزیع خدمات شهری همیشه مغفول مانده است. از اینرو فرضیه وجود رابطه بین متغیرهای ذکر شده با متغیر اجتماعی رد شده و مورد تأیید پژوهش نیست.
کلیدواژهها
موضوعات