چکیده
پیشینه و هدف
گسترش شهرنشینی در قرن 20 و 21 موجب مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگتر، گسترش فقر، بروز نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و به دنبال آن توسعه کالبدی-فضائی ناموزون شده است. در دهههای اخیر، نابرابریهای اجتماعی - اقتصادی به طور فزایندهای درشهرها آشکار شدهاند و در نتیجه هجوم مهاجران، سرمایهگذاریهای انجام شده و توسعه زیرساختهای شهری (به عنوان مثال فرودگاهها و سیستمهای حمل و نقل سریع)، بعضی از شهرها و یا مناطقی از شهرها در حال شکوفایی هستند؛ اما تعداد زیادی از شهرها و مناطق به طور فزایندهای "رها" شدهاند. در ایران با توجه به گسترش بیرویه شهرها، برنامهریزی متمرکز و از بالا به پایین و ...، تفاوتها و نابرابریهای فضایی در سطوح متفاوت در حال افزایش بوده است؛ به طوری که این وضعیت، به بروز مشکلات جدی نظیر مهاجرت از مناطق محروم به نواحی برخوردار و توسعهیافتهتر منجر شده است. شهر یاسوج در دهه های اخیر، رشد و توسعۀ چشمگیری را تجربه کرده است، زیرا موج عظیمی از روستایان و ساکنان شهرهای همجوار برای بهرهمندی از این خدمات و امکانات به این شهر مهاجرت کرده اند و باعث توسعۀ و گسترش شهر یاسوج بیش از هر زمان دیگری شدهاند که این شهر نتوانسته از لحاظ کارکردهای خدماتی، اداری، مذهبی، اقتصادی، تجاری و ... جوابگوی این رشد سریع باشد و موجب افزایش جدایی گزینی فضایی- اجتماعی میان محلات شهری گردیده است. لذا مسئله اصلی این پژوهش ارزیابی عوامل مؤثر در فرآیند توسعه کالبدی - فضایی شهر یاسوج بر اساس چارچوب نظری عدالت فضایی میباشد.
روش شناسی
مطالعه حاضر با تاکید بر کمی، استراتژی پیایشی سعی در ارزیابی عوامل در توسعه شهر یاسوج دارد. بدین منظور با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته لیکرت به جمع آوری داده ها پرداخته شده است. بهمنظور برآورد روایی پرسشنامه از خبرگان (اساتید دانشگاهی) استفاده شده و پایایی مطالعه با استفاده از آلفای کرونباخ ۸۹/۰ ارزیابی شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی شهروندان شهر یاسوج است که به صورت تصادفی مورد پرسش قرار گرفته است. متغیر وابسته در این پژوهش، توسعه کالبدی-فضایی شهر یاسوج با رویکرد عدالت فضایی می باشد و متغیرهای مستقل نیز شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی – محیطی، مدیریتی – نهادی است. جهت بررسی و اثبات فرضیههای تحقیق از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) توسط نرم افزار PLS3 استفاده شده است. مدل معادلات ساختاری، روابط درونی بین متغیرها را تشخیص و تأثیر یک متغیر را بر سایر متغیرها مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهد. مراحل مختلف آن شامل این گامهاست: 1) مدل سازی ساختاری تفسیری، 2) ارزیابی و برازش مدل، 3) برازش مدل ساختاری و 4) برازش مدل کلی.
یافته ها و بحث
نتایج گویای اهمیت چهار شاخص اجتماعی (با ضریب اثر ۳۵۵/۰)، اقتصادی (با ضریب اثر ۳۴۲/۰)، کالبدی (با ضریب اثر ۴۹۱/۰) و مدیریتی (با ضریب اثر ۱۷۶/۰) در توسعه شهر یاسوج میباشد. در این بررسی مشخص شده است که کمترین اثرگذاری در شاخصهای توسعه انسانی و مدیریتی بوده است و بیشترین نگاه بهسمت برقراری توازن کالبدی و اقتصادی-اجتماعی بوده است. بنابراین در نتیجهگیری کلی باید عنوان شود که مسیر توسعه در شهر یاسوج مسیری معکوس در نظریهها توسعه شهری کشورهای توسعه یافته میباشد. بدین معنا که سیستمهای مدیریتی و فکری و انسانی در اغلب کشورهای توسعه یافته بعنوان قلب نظام برنامهریزی شهری محسوب میشود و ابعاد کالبدی و فیزیکی که در تناسب با دیدگاه جبرمحیطی به شهر است کمتر محلی برای اعتنا میباشد.
نتیجه گیری
لازمه دستیابی به عدالت فضایی در شهر در نظر گرفتن ابعاد محیطی-کالبدی، اجتماعی و اقتصادی میباشد، اما شهر یاسوج در بعد تنوع و سرزندگی شهری و دسترسی فضایی همچون دسترسی و تصرف فضاها، کاربری اراضی، دسترسی به خدمات شهری، وجود تسهیلات شهری، توزیع عادلانه آنها در فضای شهری و دسترسی آسان شهروندان با مشکل های جدی مواجه است.
کلیدواژهها
موضوعات